Thursday, 13 January 2011

رفراندم جنوب و بالکانیزه کردن سودان

از روز گذشته (یکشنبه) مردم جنوب سودان به شرکت در رفراندومى اقدام کرده اند که سرنوشت پهناورترين کشور اسلامى قاره سياه را رقم خواهد زد
جمعيت 9 ميليوني جنوب در سودان در اين رفراندم مشخص خواهند کرد که مى‌خواهند همچنان جزئى از خاک سودان باشند يا کشورى مستقل تشکيل دهند
این همه‌پرسى نگاه‌هاى بسيارى را متوجه تحولات اين کشور کرده است

گفتاری از جاويد قربان اوغلى
مدير کل سابق آفريقای وزارت امور خارجه برای دیپلماسی ایرانی

اهمیت سودان برای جهان اسلام
سودان از نظر جغرافیای سياسى و طبیعی دارای ویژگی های تقربيا منحصر به فردى در ميان کشورهاى اسلامى قاره سياه است. اين کشور از نظر جغرافیایی بزرگ ترین کشور آفریقا است که با 8 کشور آفريقايى هم مرز است. قسمت اعظم رود نیل که یکی از بزرگترین رودهای دنیاست در این کشور قرار دارد. رود نیل داراى دو سرچشمه است. نيل سفيد (نيل الابيض) از کشور اوگاندا و نيل آبى (نيل الازرق) از اتيوپى سرچشمه می گیرد. هر دو شاخه نيل از جنوب سودان گذشته و نهايتا در خارطوم پايتخت سودان به يکديگرپيوسته و پس از گذشت از سودان و مصر به دریای مدیترانه می‌ریزد. نیل شاهرگ حیاتی اقتصاد سودان ومصر و ديگر کشورهاى حوزه اين رود عظيم است. با نگاهى به نقشه ملاحظه مى شود که جنوب سودان با برخوردارى از شاخه هاى اصلى نيل سرزمينى سر سبز و مستعد براى کشاورزى است. بيش از 80 درصد ذخاير جنگلى سودان در جنوب اين کشور قرار گرفته و شمال اين کشور بجز حاشيه رود نيل سرزمينى خشک و بیابانی است
از لحاظ ذخایر طبیعی سودان از کشورهاى داراى منابع عظيم نفتى است. بر اساس برآوردهاى صورت گرفته بیش از 68 درصد ذخاير نه ميليارد بشکه تثبيت شده نفت سودان در منطقه جنوبی این کشور قراردارد. برخی از برآوردها نیز این رقم را 80 درصد تخمین زده اند. به جز نفت، سودان از ذخاير ديگر زير زمينى برخوردار است
موضوع قابل اهمیت دیگر در این زمینه، موقیعت سوق الجیشی سودان است. سودان از دو بخش کاملا متفاوت تشکيل شده است. جمعيت شمال سودان نوعا عرب ومسلمان وقسمت جنوبی آن از نژاد آفریقایی هستند. سودان تنها کشوراسلامی است که در عمق آفریقاى سياه پیشروی کرده و یکی از کشورهاى اصلی تمدنی و نفوذ اسلام در آفریقا بوده است. این موضوع همواره مورد توجه کشورهای غربی و مسيحى بوده است

ریشه هاى تحولات منتهى به رفراندوم
ریشه های رفراندومی که در جنوب سودان برگزار شد به زمانی باز می گردد که انگلیسی‌ها بر سودان حاکمیت داشتند و این کشور از مستعمرات بریتانیای کبیر بود. سیاست انگلیس بذر اختلاف بین شمال که نوعا عرب و مسلمان بود و جنوب این کشور پهناور که درآفریقای سیاه ادامه می یافت کاشته شد که پس از استقلال سودان در سال 1956 جنگ های تجزیه طلبانه جنوب علیه شمالی‌ها را در پی داشت. بنا براین جنگ‌های داخلی سودان مربوط به دوران جديد نيست و از زمان استقلال این کشور آغاز شده بود که در حکومت جعفر نمیری ادامه یافت. هدف اصلى شورشیان جنوب و کشورهاى غربی حامی آن از ابتدا جدايى جنوب سودان از شمال اين کشور بود. علت اين امر ايجاد سدى در مقابل پیشروی اسلام در آفریقا و کشيدن خط انفصالى بين شمال مسلمان وجنوب مسلمان و جلوگيرى از نفوذ و تاثیرگذاری مسلمانان در جنوب اين کشور در وهله اول و بهره بردارى و غارت منابع و ذخاير عظيم اين منطقه از سودان بود
جعفر نمیری به دليل هم پيمانى با غرب توانست به مصالحه اى با جنوب دست يابد و موقتا جنگ داخلی پایان يافت، ولی پس از سرنگونی نمیری و روى کار آمدن حکومتى که داراى گرايشات اسلامى بود با تحریک غربی‌ها مجددا جنگ‌های داخلی در اين کشور شعله ور شد. مشخص بود که تحولات سودان و برپایی حکومت جدید که همچون نمیری متحد غرب نبود در آغاز مجدد جنگ داخلى موثر بود. کودتاى 1989 عمر البشيرعليه صادق المهدى و مشى تماميت خواه او در اداره کشور حتى در باره کسانى که همراه او در اين کودتا بودند (مانند حسن الترابى) و اتخاذ سياست‌هاى راديکال باعث اختلاف بین نیروها و احزاب سیاسی هم در داخل از یکسو و تضعيف موقعيت اين کشور در صحنه بين المللى شد. عمر البشیر درسال 2005 تحت فشارهاى ناشى از استمرار جنگ داخلي و افزايش تحريم هاى بين المللى براى بقا حکومت خود به معاهده صلح با جنوبى‌ها تن در داد. معاهده اى که در همان روز مشخص بود که به جدايى جنوب منتهى خواهد شد. بر اساس اين معاهده مقرر شد در ژانویه 2011 رفراندومی برای تعیین تکلیف قسمت جنوب برگزارشود. اشتباه بزرگ عمرالبشير تن دادن به اين رفراندم بود
بر اساس اين معاهده نيمى از در آمدهاى نفتى سودان به حکومت خودمختار جنوب تخصيص يافت. حکومت جنوب در آمدهاى سرشار ناشى از سهم فروش نفت و کمک‌هاى متحدين غربى و همسايگان مخالف سودان صرف توسعه نوعا نظامى کرد. بنا بر برخى اطلاعات، دولت‌هاى غربى مبلغى در حدود يک ميليارد دلار را صرف تجهيز و آموزش ارتش جنوب کرده اند، به گونه اى که حتى در صورت وقوع جنگى بين شمال و جنوب به نظر مى رسد جنوبى ها بتوانند به سهولت از خود دفاع کنند. بخش جنوبى بر اساس همان معاهده از نوعى خودمختارى برخوردار شد به گونه اى که اجازه یافت در بعضی کشورهای جهان دفاتر کنسولی دایر کنند و حتى ویزا برای ورود به بخش جنوبی صادر کند
غیر از زمینه های فرهنگی قبلی که برای جدایی قسمت جنوبی و شمالی سودان وجود داشت، در 5 سال گذشته دولت خودمختار جنوب با کمک غربى‌ها اقدامات زیادی انجام داد برای این که مردم این منطقه به به گزینه جدایی شمال از جنوب تمایل پیدا کنند
پيش بينى مى شود در این رفراندوم که یک هفته به طول خواهد انجامید اکثریت مردم جنوب به جدایی از شمال رای دهند که این منجر به تشکیل دولتی با ماهیت آفریقایی خواهد شد. برخلاف تصور عامه اکثریت جنوبی ها مسیحی نیستند بلکه در این منطقه درصد مسلمانان و مسیحی ها تقریبا برابری دارد. اکثریت جمعيت اين منطقه از پيروان ادیان ابتدایی (آنيمست) هستند ولی از اوايل قران گذشته دنياى مسيحيت تلاش‌های گسترده ای برای گسترش دین مسیحیت در این منطقه انجام داده است

موضع کشورهای اسلامی
کشورهای اسلامی در مقابل جدايى جنوب واکنشى از خود نشان نداده اند و بعيد به نظر مى رسد کارى از دستشان برآيد. وقتى که اين کشورها در مسئله فلسطین خنثى هستند چگونه مى توان از آنها انتظار اقدامى در باره سودان کرد؛ على الخصوص اينکه بسيارى از آنان با حکومت حاکم بر سودان مشکل دارند. لذا به نظر مى رسد تحول دریک کشور بزرگ اسلامی و تقسيم آن به دو کشور امرى است محتوم و اجتناب ناپذير. متاسفانه کشوری مثل ایران اسلامی نیز طی 5 سال گذشته نسبت به این رويداد مهم موضع فعالی نداشت. من از چند سال قبل نسبت به اين رويداد به مسئولین امر در وزارت خارجه و سفراى ایران در سودان در جلسات متعدد هشدار داده و خواستار توجه بيشتر به اين موضوع شدم. البته سودان در حوزه مسوليت من قرار نداشت ولى به هر حال موضوعى بود که از درجه اهميت بسیار زيادى برخوردار بود. متاسفانه وزارت خارجه و دیگر نهادهای کشور درگیر کارهای دیگر بودند و توجهی به این مسئله نداشتند

فکر مى کنم اين تحول تاثيرات گسترده اى علاوه بر سودان بر دیگر کشورهای منطقه ه بخصوص مصر خواهد گذاشت. وابستگى مصر به نيل بيش از همه کشورهاى حوزه اين رود است. لذا دولت حاکم بر جنوب که لاجرم تحت نفوذ قدرت‌هاى بزرگ و همسايگان نوعا مسيحى خواهد بود، ممکن است خواستار بازنگرى در قراردادهای حاکم بر سهم کشورهاى حوزه نيل از آب اين رودخانه شود. این اتفاق می تواند تاثیرات مخربى بر اقتصاد مصر و سودان شمالى بگذارد
پیش بینی من این است در صورتى که دولتی که درجنوب مستقر می شود تثبیت شود و برنامه هایی که رژیم غاصب اسرائیل و غرب برای این منطقه دارد اجرا شود برای رود نیل تصمیماتی جدیدی خواهند گرفت. همان‌طور که پيشتر گفتم دو شاخه اصلی نیل از جنوب سودان می گذرد و این قدرت مانور آنها را در رود نیل افزایش می دهد
.
درسهایی از ماجرای سودان
اینکه کشوری مثل سودان تن به معاهده و نهايتا رفراندوم جدايى بخشى از کشور مى دهد داراى علت‌هايى است که بايد به آنها توجه کرد

در درجه اول واضح است که علت اصلی این رویداد سیاست‌های استعماری و برنامه آنها برای تقسیم این کشور است. ولی بر این باورم که دولت حاکم بر خارطوم با عقلانیت و مشارکت کلیه نیروهای سیاسی و قومیت‌ها می توانست از این فاجعه جلوگیری کرده و همه مردم را در یک حکومت دموکراتیک حول محور منافع عالیه سودان متحد کند و نیروهای وابسته و تجزیه طلب را در انزوا قرار دهد. ولی متاسفانه تنگ نظری ها و تمامیت خواهی حاکمیت باعث تفرق کلیه عناصر ملی و اسلامی شده و نیتجه آن فاجعه ای است که امروز سودان گریبانگیر آن است. لذا به نظر مى رسد عدم توسعه سياسى اين کشور و ضعف ساختارهای دموکراتیک در کشور پهناورى مانند سودان و اصرار ژنرال عمر البشیر در حذف همه نیروهای سياسى و مذهبى بهترين فرصت را به جدايى طلبان جنوب و کشورهاى حامى آنان فراهم کرد تا بار ديگر شعله هاى جنگ عليه حکومت مرکزى را برافروزند و عمرالبشير که هم در داخل و هم در روابط خارجى دچار انزوا شده بود را وادار کنند تا به معاهده صلح و برگزارى رفراندمى که نتيجه آن از پيش معلوم بود تن در دهد

همان‌طور که ذکر شد اين کشور تاثير گذارترين کشور عرب و مسلمان بر قسمت جنوب اين قاره است. سودان کشورى است که داراى بيشترين نرخ باسوادى در ميان کشورهاى جنوب آفريقا است (61 در از جمعيت بالاى 15 سال سودان، شامل 72 درصد مردان و 50 درصد زنان). وقتى که نميرى با کودتاى ‍ژنرال سوار الذهب سقوط کرد و اين ‍‍ژنرال حکومت را در روندى دموکراتيک به غير نظاميان تحويل داد بارقه هايى از اميد براى آينده اين کشور پيدا شد. ولى کودتاى ژنرال عمر البشيرو عطش قدرت او باعث شد که حتى هم پيمان و رهبر معنوى خود يعنى حسن الترابى را برنتابد. سودان به دلیل جهت گیری های دولت عمر البشیر و اقدامات غیر دموکراتیک و عدم بردباری سیاسی دچار مشکلات جدی شد. عمر البشیر به بازداشت و زندانی کردن رهبران احزاب سه گانه اين کشور که در واقع رهبری طایفه ای و قومی سودان را بر عهده داشتند اقدام کرد. این عدم بردباری سیاسی و استفاده مکرر از قدرت سخت و نظامی موجب شد که تحریم های چندجانبه بین المللی در مورد سودان اجرا شود. سیاست های افراطی عمر البشیر این کشور را به سمت انزوا سوق داد و حتی در یک حکم بی سابقه تاریخی دادگاه لاهه حکم جلب عمرالبشیر رئیس جمهور سودان را صادر کرد. تداوم جنگ داخلی و فشارهای بین الملل موجب شد که بشیر به امضای قرارداد صلح 2005 تن در دهد که نتیجه آن همین رفراندوم کنونی است

فقر و عدم توسعه يافتگى يکى دیگر از دلايل وضعيتى است که اکنون سودان گرفتار آن است. در سفری که به سودان داشتم شاهد فقر در این منطقه بودم. دولت سودان، نه دولت نمیری نه المهدی و نه عمر البشیر به جنوب توجهی نمی کردند که البته بخشى از اين عدم توجه ناشى از جنگ های داخلی بود. با اين وجود به نظر من يکى از بهانه هاى اصلى براى اينکه جنوبى‌ها به جدايى راى دهند عدم برخوردارى اين قسمت از توسعه و فقر وسيع مردم اين منطقه است. این منطقه دارای کمترین امکانات در مقایسه با شمال است و به همين دلیل ساکنان بخش جنوبی نوعی تبعیض و آپارتاید را نسبت به خود احساس می کردند و کشورهایی که مدافع جدایی جنوب از شمال بودند از این موضوع به نحو احسن سوء استفاده کردند
نکته ديگر تاثير شرايط بين المللى بر اوضاع داخلى سودان است. به نظر من يکى از دلايلى که باعث شد سودان به معاهده و رفراندم تحميلى تن در دهد، تحريم ها، فشار و انزواى بين المللى بود. مقایسه وضعيت سودان در بحران جنوب و مراکش در مساله صحراى باخترى مى تواند اندکى در روشن شدن اين موضوع کمک کند. مراکش سال‌هاست که در مقابل اراده جهان براى برگزارى رفراندم در صحراى باخترى با اتکاء به وضعيت با ثبات داخلى و حمايت متحدان خارجى خود مقاومت کرده و از برگزارى رفراندم به لطايف الحيل ممانعت مى کند. اين در حالى است که اتحاديه آفريقا صحرا را به رسميت شناخته و به همين دلیل مراکش از اين اتحاديه خارج شده است. ولى انزوای بین المللی و فشارها و تحریم های بین المللی موجب شد که عمر البشیر تن به رفراندومی بدهد که نتیجه آن دو تکه شدن این کشور بزرگ اسلامی بود
تصور نکنیم که عمر البشیر و دیگر رهبران سودان از این امر خشنودند، یقینا این‌طور نیست؛ ولی بشیر به دلیل وضعیت شکننده داخلی و فشارها و تحریم های بین المللی نتوانست مقاومت کند و شاهد تجزیه کشور خود و تبدیل آن به دو کشور خواهد شد. کشوری منزوی در شمال که درگیر تحریم های بین المللی است و دیگری کشوری در جنوب که از منابع طبيعى و حمایت کشور های غربی برخوردار است
بر اساس برخی پیش بینی ها سودان پس از تجزیه جنوب، آبستن حوادث دیگری است. با تجزیه جنوب، شرایط در دارفور برای حکومت مرکزی سختتر و شکننده تر خواهد شد و امکان جدایی سه استان دارفور (شمالی، مرکزی و جنوبی) با قریب به 5 میلیون جمعیت بیشتر خواهد شد. به ويژه اینکه حوادث چند سال گذشته و سیاست‌های غلط دولت مرکزی و استقرار نیروهای حافظ صلح در این منطقه جو روانی لازم برای تجزیه طلبی این قسمت را نیز تقویت کرده است. کوتاه سخن اینکه سیاست بالکانیزه کردن سودان با تجزیه جنوب در جریان این رفراندم کلید خورده است

By Javid Ghorban-Oghli as published in Iran Diplomacy

No comments:

Post a Comment