Tuesday 15 April 2008

راز بي اخلاقي مسلمانان

و "خواجه نصير الدين " دانشمند يگانه ي روزگار در بغداد مرا درسي آموخت که همه ي درس بزرگان در همه ي زندگانيم برابر آن حقير مي نمايد و آن اين است
در بغداد هرروز بسيار خبرها مي رسيد از دزدي , قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود . روزي خواجه نصير الدين مرا گفت مي داني از بهر چيست که جماعت مسلمان از هر جماعت ديگر بيشتر گنه مي کنند با آنکه دين خود را بسيار اخلاقي و بزرگمنش مي دانند ؟
من بدو گفتم : بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسيار شادمان خواهم شد اگر ندانسته اي را بدانم
خواجه نصير الدين فرمود
اي شيخ تو کوششها در دين مبين کرده اي و اصول اخلاق محمد که سلام خدا بر او باد را مي داني . و همانا محمد و جانشينانش بسيار از اخلاق گفته اند و از بامداد که مومن از خواب بر مي خيزد تا هنگامي که شبانگاه با بانويش همبستر مي شود , راه بر او شناسانده شده است
اما چه سري است که هيچ کدام از ايشان ذره اي بر اخلاق نيستند و بي اخلاق ترين مردمانند وآنکه اخلاق دارد نه از مسلماني اش که از وجدان بيدار او است
من بسيار سفرها کرده ام و از شرق تا غرب عالم و دينها و آيينها ديده ام . از "غوتمه ( بودا ) "در خاورزمين تا "ماني ايراني" در باختر زمين که همانا پيروانشان چه نيکو مي زيند و هرگز بر دشمني و عداوت نيستند
آنها هرگز چون مسلمانان در اخلاقشان فرع و اصل نيست و تنها بنيان اخلاق را خودشناسي مي دانند و معتقدند آنکه خود بشناسد وجدان خود را بيدار کرده و نيازي به جزئيات اخلاقي همچون مسلمانان ندارد
اما عيب اخلاق مسلماني چيست اي شيخ ؟
در اخلاق مسلماني هر گاه به تو فرماني مي دهند , آن فرمان " اما " و " اگر " دارد
در اسلام تو را مي گويند
دروغ نگو ... اما دروغ به دشمنان اسلام را باکي نيست
غيبت مکن ... اما غيبت انسان بدکار را باکي نيست
قتل مکن ... اما قتل نامسلمان را باکي نيست
تجاوز مکن ... اما تجاوز به نامسلمان را باکي نيست
و اين " اماها " مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلماني به گمان خود ديگري را نابکار و نامسلمان مي داند و اجازه هر پستي را به خود مي دهد و خدا را نيز از خود راضي و شادمان مي بيند
و راز نابخردي مسلمانان در همين است اي شيخ کسلان
از اسرار اللطيفه و الکسيله
ارسال شده توسط اسفندیار فاتح

فضیلت و شرایط نماز جماعت

آئین اسلام،از بعد اجتماعی مهمی برخوردار است و با عنایت ‏به ‏برکات آثار وحدت و تجمع و یکپارچگی،در بسیاری از برنامه‏هایش‏ بر این بعد،تکیه و تاکید کرده است. برگزاری نمازهای روزانه واجب نیز به صورت جماعت و گروهی،یکی از این برنامه‏هاست
رسول خدا(ص)در باره اهمیت جماعت،فرمود
صف‏های نماز جماعت،همانند صف‏های فرشتگان درآسمان چهارم است. اولین نماز جماعتی هم که بر پا شد،به امامت رسول خدا و شرکت‏حضرت علی(ع) و جعفر طیار(برادر حضرت علی(ع) بود. همین که‏ابوطالب،فرزندش علی(ع)را دید که به پیامبر اقتدا کرده،به فرزنددیگرش جعفر گفت: تو نیز به پیامبر اکرم اقتدا کن و این جماعت دو سه‏نفری،پس از نزول آیه «فاصدع بما تؤمر» بود، که فرمان به علنی ساختن‏دعوت و تبلیغ می‏داد
در نماز جماعت،آنکه جلو می‏ایستد و مردم به او اقتدا می‏کنند باید از یک سری‏فضیلت‏ها و برتری‏ها برخوردار باشد،تا فضایل او،الهام‏بخش دیگران نیزباشد پیشنماز،باید در علم و عمل و تقوا و عدالت،برتر از دیگران باشد
احادیث،در این باره،بسیار است.به چند نمونه اشاره می‏کنیم
امام جماعت،باید کسی باشد که مردم به ایمان و تعهد او اطمینان‏داشته باشند. امام صادق(ع)فرمود:امام جماعت، رهبری است که شما را به سوی‏خدا می‏برد،پس بنگرید که به چه کس اقتدا می‏کنید. ابوذر فرمود:امام شما،در قیامت، شفیع شماست.پس شفیع خودتان‏را از افراد سفیه و فاسق قرار ندهید. اقتدا کردن به آنان که در دین یا امامت،غلومی‏کنند،نهی شده است
همچنین به کسی که به عدم صلاحیت خود اقرار کرده باشد نباید اقتدا کرد
امام جماعت باید عادل باشد. به عبارت دیگر نمازگزاران دیگر از اوگناه کبیره و یا اصرار برگناه صغیره ندیده باشند
امام جماعت،باید مورد قبول مردم باشد،و گرنه آن نماز،مورد قبول‏درگاه خداوند نیست