Friday, 26 March 2010

یک عالم چرا برای ایران


چــرا، ساعتها در صف دریافت چند پاكت شیرسوبسیدی می ایستیم، آنهم با تفاوت قیمتی ناچیز با شیر آزاد، ولی تحمل یك ثانیه دیر حركت كردن راننده جلویمان را پشت چراغ راهنمایی نداریم؟

چــرا، در رستوران برای پرداخت صورت حساب بشدت تعارف می كنیم تا جایی كه ممكن است كار به نزاع بكشد، ولی در اولین فرصت میهمانمان را متهم به گدا صفتی می كنیم؟

چــرا، غربی ها سالها تلاش می كنند و خودرو طراحی می كنند، ولی ما آنرا، با حذف تعدادی از امکانات و تجهیزات جانبی، ساده میسازیم و می فروشیم؟

چــرا، غربی ها به قانون احترام می گذارند، ولی ما از قانون می گریزیم؟

چــرا، در غرب هنگامی كه مدارس تعطیل میشوند دانش آموزان ناراحت می شوند، اما در ایران دانش آموزان از شادی كیف هایشان را به هوا پرت می كنند؟

چــرا، غربی ها به دانشگاه می روند تا دانش بیاموزند، ولی ما میرویم كه مدرك بگیریم؟

چــرا، غربی ها كارها را به شیوه علمی انجام میدهند، اما ما به شیوه استاد كاری و كدخدا منشی؟

چــرا، در ایران فارغ التحصیلان مدیریت و علوم سیاسی غالبا" بیكارند، اما در عوض سیاستمداران و مدیران كشور همه پزشك، مهندس، روحانی و یا بنحوی كارشناسان رشته های دیگرند؟

چــرا، آخرین ورژن نرم افزارها را بلافاصله روی رایانه هایمان نصب می كنیم ولی هرگز به دنبال استفاده از آن قابلیت جدید نیستیم؟

چــرا، غربی ها خدمت نظام وظیفه را امری ملی و مقدس می دانند، ولی ما آنرا زور گویی تا جائیکه در قدیم عوام به خدمت نظام وظیفه می گفتند "اجباری"؟

چــرا، از قالب كردن اجناس قلابی و مواد فاسد به دیگران لذت می بریم؟

چــرا، غالبا" تخیل را به تفكر ترجیح می دهیم؟

چــرا، معمولا به دستور پزشك تمام دارویمان را مصرف نمی كنیم و به مجردی كه "احساس" بهبودی كردیم مصرف دارو را قطع می كنیم؟

چــرا، جراحان ایران بر خلاف تعرفه های رسمی مبلغ كلانی از بیمار جداگانه دریافت می كنند؟

چــرا، تقریبا" پنجاه سال است كه تیراژ كتاب های غیر درسی در ایران بین 2000 تا 3500 باقیمانده است. راستی مگر جمعیت ایران در این مدت ثابت بوده است؟

چــرا، اكثر تعمیرگاه ها و مغازه دارها پیاده رو و خیابان را محل كسب و كار خود می دانند و مامور شهرداری هم مدام بدنبال جریمه برای "سد معبر" است؟

چــرا، بخشی از فضای منزل را به مبل و میز نهار خوری اختصاص میدهیم ولی روی زمین می نشینیم و توی سفره غذا می خوریم؟

چــرا، سالها اشیاء دست دوم منزل را در انبار نگه می داریم و از آنها استفاده نمی كنیم، ولی حاضر به بخشیدن آن به افراد مستحق نیستیم؟

چــرا، در هر شرایطی منافع شخصی را به منافع جمع ترجیح میدهیم؟

چــرا، یك عمر از ترس نداری با فلاکت زندگی می كنیم؟

چــرا، برآیند كار دو نفر همیشه كمتر از دو است؟

چــرا، بسیاری از مردم وقتی دستگاهی را می خرند قبل از خواندن دستور كاربری آن، آنرا روشن و با سعی و خطا سعی می كنند طرز كار آنرا یاد بگیرند و انگار مشغول "كشف" طرز كار آن هستند؟

چــرا، با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم؟

چــرا، اگر پزشكی به ما داروی زیاد ندهد یا اگر هیچ دارویی ندهد، می گوییم بی سواد است و دیگر به او مراجعه نمی كنیم؟

چــرا، هر كجا صف است فكر می كنیم خیرات است؟

چــرا، فكر می كنیم مالیات پول زور است، ولی هنگامی كه خودرو ما به چاله های خیابان می افتد به دولت ناسزا می گوییم؟

چــرا، هنگامی كه پلیس ما را جریمه می كند او را نامرد خطاب می كنیم، ولی رانندگان متخلف دیگر را ناسزا گفته و سراغ پلیس را می گیریم؟

چــرا، بسیاری از مردم به هنگام گردشگری دوست دارند میوه های روی درخت باغ های دیگران را بچینند، در حالیكه مقدار زیادی میوه همراه خود دارند؟

چــرا، به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم؟

چــرا، حجم غذا برای اغلب ایرانی ها مهم تر از كیفیت آن است؟

چــرا، ده ها سال است كه در آشپزی ایرانی تحولی پیدا نشده؟

چــرا، بیشتر نواقص را می بینیم، ولی در رفع نواقص ناتوانیم؟

چــرا، در میهمانی ها، ظاهر سازی جای واقعیت را می گیرد؟

چــرا، منافع زود گذر را به منافع پایداری كه دیرتر بدست آید ترجیح می دهیم؟

چــرا، در هر كاری اظهار فضل می كنیم و از گفتن نمی دانم شرم داریم؟

چــرا، كلمه "من" را بیش از "ما" بكار می بریم؟

چــرا، در شهرها خسارتی كه چاله ها و دست اندازها به خودروها وارد میكنند چند هزار برابر هزینه رفع آنها است ولی مدتها آنها را بحال خود رها می كنند؟

چــرا، دریچه نگهداری خطوط تلفن، پنجره های فاضلاب و امثالهم همیشه یا پائین تر و یا بالاتر از سطح آسفالت خیابان است؟

چــرا، غالبا" مهارت را به دانش ترجیح میدهیم؟

چــرا، بیشتر در گذشته بسر میبریم تا جایی كه آینده را فراموش می كنیم؟

چــرا، عقب افتادگیمان را بگردن كشورهای قدرتمند و توطئه آنها می اندازیم، ولی برای جبران آن قدمی بر نمی داریم؟

چــرا، دائما" دیگران را نصیحت می كنیم، ولی خودمان به آنها عمل نمی كنیم؟

چــرا، هنگامیكه به هدفمان نمی رسیم آنرا به حساب نصیب و قسمت یا سرنوشت و بدبیاری می گذاریم ولی هرگز به تجزیه و تحلیل علل آن نمی پردازیم؟

چــرا، همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه نود می گیریم؟

چــرا، در ایران موتورسیكلت خودرو خانوادگی است و می شود تا شش نفر هم سوار آن بشوند؟

چــرا، تقریبا" تمام اختراع ها و اكتشاف های دنیا بدست غربی ها انجام شده است، ولی ما در آن سهمی نداریم؟

چــرا، هنر در ایران در حدی بسیار سطحی باقی مانده و به ساحت زیبائی شناسی ارتقاء نیافته است، ولی در غرب زیبائی شناسی خود دانشی عظیم شده و در طیفی وسیع رشد كرده است؟

چــرا، با وجود اینكه می دانیم اغلب برندگان جوایز المپیاد های دانش سر از خارج در می آورند ولی كاری نمی كنیم و همچنان به برنده شدن افتخار می كنیم؟

چــرا، اعداد، علم جبر، باروت و شاید خیلی چیزهای دیگر را ما شرقی ها خلق كردیم، ولی غربی ها استفاده وسیعی كردند، و ما در همان ابتدای كار ماندیم؟

چــرا، غربی ها سالها تلاش می كنند و نرم افزار تهیه می كنند ولی ما حاضر بخرید رسمی آن نیستیم و در عوض قفل آنرا می شكنیم و به این كار خود افتخار هم میكنیم؟

چــرا، در ایران به مجردی كه كمی برف می آید بلافاصله مدارس تعطیل می گردد، حتما" در كانادا، روسیه و كشور سوئد مدارس بیشتر سال تعطیل است؟

چــرا، کادوهای عروسی رو یه روز بعد از عروسی (پاتختی) می دن؟

چــرا، وقتی داماد می رقصه بهش پول می دن؟ مگه داماد رقاصه؟

چــرا، وقتی یکی میمیره مشکی می پوشن؟ چــرا، نارنجی نمی پوشن؟ اگه مشکی رنگ غمه چــرا، اینهمه استفاده میشه؟

چــرا، موقع پخش صحبتهای رئیس جمهور زیرنویس تبلیغاتی نمی ذارن؟

چــرا، مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟

چــرا، وقتی به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟

چــرا، گرانترین ظروف منزل را برای نمایش در ویترین می گذاریم و هرگز از آنها استفاده نمی كنیم؟

چــرا، ما اساسا" قادر به تئوریزاسیون پدیدارها نیستیم و طریقه كشف قانونمندی های طبیعت را نمی دانیم، ولی غربی ها بنیاد تفكرشان بر این اساس شكل گرفته است؟

چــرا، یك ایرانی در كانادا یا آمریكا به سرعت پیشرفت می كند، ولی هموطنان او در ایران در حال درجا زدن هستند؟

چــرا، غربی ها اطلاعات متعارف خود را روی شبكه اینترنت در دسترس عموم قرار می دهند، ولی ما آنها را برداشته و از همكارمان پنهان میكنیم؟

چــرا، به مرده هایمان بیش از زنده هایمان احترام می گذاریم؟

چــرا، مهم ترین اكتشافات باستانی ما بدست غربی ها انجام گرفته است؟

چــرا، غربی ها ما را بهتر از خودمان می شناسند؟

چــرا، معماری ساختمان هایمان از داخل دل می برند و از بیرون زهره؟

چــرا، اگر بهترین سیستم تهویه را در محل كارمان داشته باشیم و بیرون از ساختمان هوا بشدت آلوده باشد، باز پنجره اطاق كارمان را باز میكنیم؟

چــرا، در ایران كوزه گر از كوزه شكسته آب می خورد؟

چــرا، به مراسم عزاداری بدون دعوت می رویم، ولی برای مراسم عروسی باید دعوتمان كنند؟

چــرا، در ایران اغلب خانم ها یك لباس را دو بار در مهمانی تكرار شده ای نمی پوشند؟

چــرا، در ایران اغلب خانم ها پول خرج كردن شوهرشان را برای آنها، دلیل علاقه می دانند؟

چــرا، در ایران اغلب خانم ها به هنگام راه رفتن در محل های عمومی رفتار طبیعی ندارند و طوری وانمود می كنند كه همه نگاه ها متوجه آنها است؟

چــرا، اغلب خانم های ایرانی اضافه وزن دارند، ولی در مهمانی ها تظاهر به رژیم لاغری می كنند؟

چــرا، در غرب دختران جوان آرایش نمی كنند و آرایش خاص پیر زنها است، ولی در ایران عكس این جریان دارد؟

چــرا، در غرب كارمندان بعد از بازنشستگی به گشت و گذار می پردازند، ولی در ایران گوشه نشین و افسرده می شوند؟

چــرا، در ایران، خودروهای چهل پنجاه سال پیش را استفاده می كنند، ولی در غرب هر خودرو بعد از معمولا" پنج سال به قبرستان می رود؟

چــرا، صبر می كنیم تا وسیله مورد استفاده مان خراب شود بعد به فكر رفع نقص آن می افتیم، در حالیكه در دستورالعمل نگهداری آن قید شده كه بعد از گذشت زمان معینی باید مورد بازدید قرار بگیرد؟


چــرا، عده ای جنس ارزان و با كیفیت پایین را به جنس گران و با كیفیت بالا ترجیح می دهند؟

چــرا، به هنگام مدیریت در سازمانی زور را به درایت ترجیح می دهیم؟

چــرا، پزشک های ما مدارك تحصیلی خود را قاب می كنند و در مطب روی دیوار در معرض دید عموم قرار می دهند؟

چــرا، وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع كنیم؟

چــرا، در اغلب خانواده ها فرزندان باید از والدین "حساب" ببرند، به جای اینكه به آنها احترام بگذارند؟

چــرا، می گوئیم مرغ همسایه غاز است؟

چــرا، انتقاد پذیر نیستیم و فكر می كنیم كسی كه عیب ما را به ما بگوید بدخواه ما است؟

چــرا، چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم؟
چرا تا قطار ايستاده است به آن كاري نداريم اما همين كه راه افتاد به آن سنگ پرت مي كنيم؟

چرا تمايلي به انجام كار خير و كارهاي افتخاري عام المنفعه در بين ما وجود ندارد؟

چرا خود هيچ كاري براي جامعه و محيطمان نمي كنيم و اگر كسي هم بخواهد كاري كند نه تنها حمايتش نمي كنيم بلكه از او بدگويي مي كنيم و تا بتوانيم پيش پايش سنگ مي اندازيم؟

چــرا، فرصت و تحمل شنیدن دو کلمه حرف حساب را نداریم؟

چــرا، بارون که میاد، ترافیک میشه؟

چــرا، تو خونه ۴٠ متری ال سی دی ۵٢ اینچی میذارن؟

چــرا، از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن ولی سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟

چــرا، از تو ماشین پوست پرتغال می ریزن بیرون؟

چــرا، تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می رسند چراغ میدن؟

چــرا، قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابلن نه اخلاقش؟

چــرا، بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابلن نه پولش؟

چــرا، همه دوست دارن از این کشور برن؟

چــرا، اونهایی که رفتن می خوان برگردن؟

چــرا، روز پدر همه لباس زیر کادو می خرند؟

چــرا، مردها روز زن فقط طلا و ادکلن کادو می خرند؟

چــرا، جوونا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی خونن؟

چــرا، اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه میکنن؟

چــرا، باجناقها هیچوقت از همدیگه خوششون نمیاد؟

چــرا، زنها بچه برادرشون رو بیشتر از بچه خواهرشون دوست دارند؟

چــرا، پدر دخترها تو خواستگاری کمتر از همه حرف می زنن؟

چــرا، مراسم ختم ساعت ۴ بعد از ظهر تشکیل میشه؟

چــرا، وقتی پشت سر یکنفر صحبت میکنن اصلا فکر نمیکنن این غیبته؟

چــرا، تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟

چــرا، وقتی شکلات تعارف میکنن اگه بیشتر از یکی بردارن زشته؟

چــرا، بند کتونی رو دور مچ پا میبندن ولی بند کفش رو نه؟

چــرا، بیدار شدن از خواب تو یه صبح ابری یا بارونی براشون خیلی سخته؟

چــرا، واسه مهاجرت دنبال یه جای خوش آب و هوا می گردن؟

چــرا، قرارداد کارمندی رو کارفرماها تنظیم میکنن؟

چــرا، اکثر ماشینها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای؟

چــرا، نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟

چــرا، خانم ها لوازم آرایش رو روی شصتشون تست میکنن و مثل کرم پشت دستشون نمی زنن؟

چــرا، خانم ها وقتی رژلب می زنن گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟

چــرا، مردها فرق آرایش 50 هزارتومنی با آرایش 1.5میلیون تومنی رو نمیفهمن؟

چــرا، قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟

چــرا، تو اتوبان دست انداز میذارن؟

چــرا، کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمیکنه؟

چــرا، سر سفره عقد عروس خانم دفعه سوم میگه بله؟

چــرا، آدمها وقتی عکس میگیرن به یه جای نامعلوم خیره می شن؟

چــرا، راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میکنن؟

چــرا، با اینکه همه فضولند از فضولی دیگران ناله می کنند؟

راستی چرا از این همه چرا که اینجا مطرح شد، خسته نشدید؟